زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

وضع نوعی





تصور اجمالی لفظ توسط واضع هنگام وضع را وضع نوعی گویند. این بحث در اصول فقه کاربرد دارد.


۱ - علت تقسیم وضع به نوعی و شخصی



وضع نوعی، مقابل وضع شخصی می‌باشد. تقسیم وضع به نوعی و شخصی، به لحاظ چگونگی تصور لفظ هنگام وضع صورت می‌پذیرد؛ به این بیان که واضع در هنگام وضع، ناگزیر از تصور لفظ و معنا است تا بتواند میان آن‌ها ربط ایجاد کند. وضع نوعی به این معنا است که واضع هنگام وضع، لفظ را به نفسه و به صورت تفصیلی تصور نمی‌کند، بلکه به وجهه و به طور اجمالی تصور می‌نماید، مانند: وضع هیئت‌ها، زیرا هیئت‌ها دارای معانی ربطی و غیر مستقل بوده و تصور آن‌ها، به صورت مستقل و تفصیلی ممکن نیست، و از این رو، لازم است هر هیئتی با ماده خاص خود تصور شود. و از آن‌جا که مواد نامتناهی می‌باشد و واضع نمی‌تواند یکایک آن‌ها را تصور نماید، ناگزیر از تصور عنوانی است که به همه آن‌ها اشاره داشته باشد؛ یعنی یک عنوان کلی را تصور کند و آن را آینه و نمونه افراد دیگر قرار دهد؛ برای مثال، می‌گوید: هر هیئتی که بر وزن «فَعَلَ» در ضمن هر ماده‌ای باشد، آن را برای دلالت بر نسبت بین فعل و فاعل در زمان گذشته وضع می‌کنم.
[۲] محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج ۱، ص ۵۸.
[۸] شهابی، محمود، تقریرات اصول، جزء ۲، ص ۳۶.


۲ - پانویس


 
۱. خویی، ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، ج ۱، ص ۵۳.    
۲. محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج ۱، ص ۵۸.
۳. ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص ۳۴۴.    
۴. صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الاصول، ج ۱، ص ۹۴.    
۵. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج ۱، ص ۲۱۳.    
۶. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، ص ۲۸۹.    
۷. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج ۱، ص ۳۰.    
۸. شهابی، محمود، تقریرات اصول، جزء ۲، ص ۳۶.


۳ - منبع


فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۹۰۷، برگرفته از مقاله «وضع نوعی     ».


رده‌های این صفحه : مباحث الفاظ | وضع الفاظ




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.